مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه در شهادت امام عسکری علیهالسلام
از آن زمان که خـدایم سرشت تا باشم نـوشت تا که فـقـط عـاشـق شـما باشـم نوشت با همه کس غیر تو غریب شوم نـوشـت تا که فـقـط با تـو آشـنـا بـاشـم خدا رقم زده این سرنوشت را؛ چه کنم؟ هـمیـشه شاه تو بـاشی و من گـدا باشم امـام عـصـر، امـام زمـان، مـبـاد دمی دمـی که از تو و از یـاد تو جـدا بـاشم تو نیستی و من این را ز خود نپرسیدم در این زمانه که او نیست، من چرا باشم میان خـانهات امشب عـزا به پا کردی چه میشود که در آن مجلس عزا باشم برای آنکه کمی در غمت شریک شوم اجـازه میدهی امشب که سامرا باشم؟ قـسم به اشک روانت برای من بنویس که باز یک سحـر جـمعه کـربـلا باشم |